یه روز عالی :)
سه شنبه, ۲۵ شهریور ۱۳۹۳، ۰۸:۵۵ ب.ظ
بسم الله
وای خدایا باورم نمیشه ...
عجیب ترین چیز و یکی از بعید ترین خواسته هام امروز انجام شد :)
قدیمی ترین قدیمیترین دوستمو امروز اومد خونمون ...
خوابیده بودم که گوشیم زنگ زد، شماره غریبه ...
بنا به عادت گوشیو دادم به مامانمو دوباره خواستم بخوابم که دیدم مامانم میخنده ...
من o_O
مامان کیه ؟
مامانم :-)
از رو حرفاش فهمیدم که دوستمه اونم کی .... انقد هیجان زده شدم که خوابم کامل پرید، پاشدم تند تند خونه رو مرتب کردم ضرفا رو درآوردمو دوباره شستمو دستمال کشیدم :-D
بالاخره اومد ....
کلی شیطنت کردیم و خاطره بازی ...
میگم براتون ایشاالله :)
خدایا، خیلی شادم .. آروم شدم ... آرومم کردی و خوشحال ... مثل همیشه ..
ممنووووووووووووووووووووونتم :)
۹۳/۰۶/۲۵