دوباره دفتر شعرم در اختیار شماست
و هر غزل که نوشتم به افتخار شماست
همیشه نام شما را به شعر میگویم
اگرچه شعر خودش نام مستعار شماست
از ابتدای غزل بوی یاس میآید
بهار گفته که این عطر یادگار شماست
و باز گفته که با این غزل خبر بدهم
ـ خوشا به حال غزل که خبرنگار شماست ـ
که سبزه موقع تحویل سال بیتاب است
که باغ همیشه در انتظار شماست
به انتظار رسیدم دلم بهانه گرفت
به گریه گفت که این واژه از تبار شماست
شما که دیدنتان آرزوی دیرینه است
و خواب هرشب هرکس که دوست دار شماست
*************
دعا و گریه ما سالهاست بیاثر است
اگر صلاح بدانید کار، کار شماست
«لیلا تقوی مطلق»